شخصی در توییتر پیشنهاد کرده بود که چیزی در مورد رابطه بین زبانهای هند و اروپایی و تئوریهای نژادی و نژادپرستانه بنویسم. من هم گفتم، به روی چشم و بعد پشیمون شدم. چرا؟ چون موضوع از حد یک نوشته کوچک بزرگتر است و در موردش زیاد کتاب و مقاله نوشته شده. با این حال فکر کردم که چند جملهای بنویسم که بد قولی نکرده باشم. سوال به این شکل بود:
آقا لطفا برای ما عوام یه رشتو در مورد این زبانهای هندو اروپایی بنویس! من در حدی که میدونم یکی از مهمترین سندهای مستدلی که نظریه نژادی اقوام آریایی در دست داشت همین ریشههای زبانی بود. من برام جالبه بدونم اصلا این ریشههای مشترک بعد اینکه پنبه اون بساط نژاد برتر و اروپا مرکزی که توش بود زده شده در شاخههای ژنتیک و باستانشناسی و تاریخ نگاری آیا در زبانشناسی هنوز معتبره یا بخشیش هنوز اعتبارداره یا با نظریات بهتری جایگزین شده؟
Twitter Question
به نطر میاد که بخشی از این سوال رو میشه راحت جواب داد: آیا گویشوران زبانهای هند و اروپایی نسبت نژادی هم دارند، و اگر آری، آیا نژاد آنها برتر است؟ در اصل، شاید پاسخ این سوال خیلی هم راحت نباشد.
اگر بخواهیم بین خانواده زبانی و قوم رابطهای مثبت ببینم، بله، میتونیم از نظر تاریخی نوعی همنژادی بسیار دور و ساختگی بین گویشوران ببینیم. ولی مشکل اینجاست که هدف مطالعات زبانشناسی تاریخی-تطبیقی مطالعه نژاد و ژنتیک نیست، و این همنژادی و نسبت، ساختگی و نتیجه یک مدل آزمایشگاهی است. وقتی میگوییم زبانهای هند و اروپایی از نظر ژنتیکی با هم همخانواده هستند، منظور ژنتیک زیستشناسی نیست، بلکه از یک اصطلاح فنی یک رشته پژوهشی در رشتهای دیگر استفاده کردهایم. زبانها با هم همخانواده هستند بدون اینکه در مورد چگونگی ترکیب ژنتیکی گویشوران آن زبانها حرفی زده باشیم. خواص مشترک زبانهای این خانواده بزرگ زبانی مد نظر ما هستند و نه اقوامی که به این زبانها صحبت میکنند یا میکردند.
پس چرا بالا گفتم: «بله، میتونیم از نظر تاریخی نوعی همنژادی بسیار دور و ساختگی بین زبان و گویشوران ببینیم»؟ زبانشناسان با مقایسه بین زبانهای مختلف و با استفاده از قوانین تحولات آوایی سعی میکنند فرمهای مشترک ولی از بین رفته یا شناخته نشده یک یا چند زبان را بازسازی کنند (نگاه کنید به مثالی که پایینتر آوردم). به این شکل میشه قدم به قدم به گذشته یک زبان یا یک خانواده زبانی نزدیک شد. ولی زبان بازسازی شده لزوما یک زبان تاریخی نیست، بلکه یک زبان فرضی که محصول مدلسازی آزمایشگاهی است. در زبانشناسی تاریخی-تطبیقی این زبان رو به عنوان زبان بازسازی شده یا زبان پیشین میشناسیم، و در انگلیسی به آن proto language میگوییم.
اگر در این بازی فکری و مدل آزمایشگاهی به اندازه کافی به گذشته برگردیم، باید به یک قوم یا گروه هستهای برسیم که میتواند گروه آغازین این تحول زبانی و آوایی باشد. میشود در این مدل علمی این نتیجه را گرفت که همه سخنوران زبانهای هندواروپایی از یک خانواده هستند، ولی اشتباه است اگر این مدلسازی رو به روابط ژنتیک بیولوژیک هم ربط بدهیم و فرض کنیم که ما امروز هم از نظر ژنتیکی همخانواده هستیم. و خالص بودن نژاد، از این گذشته که این واژه را در این نوشته تعریف نکردهام و نخواهم کرد، نمیتواند نتیجهی این فرض زبانشناسی باشد. اینجا سخن از رد یا قبول شباهتهای ژنتیکی نیست، چرا که میدانیم که زیستشناسان به مقوله شباهتهای ژنتیکی اقوام میپردازند، بلکه علم زبانشناسی به این مقوله نمیپردازد. لغزش از آنجا آغاز شد که شباهتهای زبانی رو با مفهوم «نژاد» یکی گرفتند و در نهایت کار به خالصی نژاد و نژاد برتر کشیده شد. سوال برتری نژادی کلا منتفی است و بحثی کاملا بیهوده که از حوصله و تخصص علم زبانشناسی خارج است. پس خویشاوندی نژادی با اینکه ممکن است، بخشی از زبانشناسی نیست و اثبات آن هم هدف اصلی زبانشناسی و کشف خویشاوندی زبانی نبوده و نیست.
با این وجود، میتوان این سوال را پرسید که آیا ایرانیان آریایی هستند و با اقوام مختلف اروپایی فامیل یا نه. البته این بحثی است کاملا جدا از زبانشناسی و فاجعه حرکت نژادی و نژادپرستانه اروپا در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی. ریشه آن نگاه نژادی برداشتی سطحی و اشتباه از بحث زبانشناسی بود و همزمانی این دیدگاه با پیدایش دولت ملیتهای جدید به آن فاجعه بزرگ قرن گذشته انجامید. این درست است که اقوام مهاجر هند و ایرانی زبان، به خود آریایی میگفتند. این در متون وِدا، اوستایی، فارسی باستان و بلخی آمده. ولی این نتیجهگیری که ما با اروپاییان همنژاد هستیم و آنها هم آریایی و اینکه آریایی نژادی برتر است، کاملا اشتباه.
ولی قبل از اینکه به مقوله آریایی بودن ایرانیان و چگونگی این بودن بپردازیم، اجازه بدید با نگاهی به بخشی از کتاب «زبان و فرهنگ هند و اروپایی» نوشته بنجامین فُرتسُن (Benjamin Fortson)، ساده ترین و مفیدترین کتاب مقدماتی که من میشناسم و در کلاس درس هم استفاده میکنم، بخش زبانشناسی رو ببندیم و در نوشتهای دیگر به استفاده از مفاهیم در متون بپردازیم.
Comparative reconstruction
1.4. So far we have shown how genetic relationship can be demonstrated, and in one sense our task – of explaining the similarities between Spanish, Italian, French and Portuguese – is done. But historical and comparative linguists typically do not stop there; they are also interested in figuring out what a putative ancestral language was like – in other words, to reconstruct it. Reconstruction is accomplished through systematic comparison of the forms in the descendant languages. Here we must content ourselves with one brief illustration. Let us take another look at the words for ‘tooth’ in our four languages above:
Spanish Italian French Portuguese diente dente dent dente
All these words begin with d-, meaning their ancestor surely began with d– as well. The four words also agree in having the consonant cluster nt (ignore for the moment the fact that the nt in the French form is not pronounced as nt; in older French it was pronounced as written). The ancestral word thus probably had the “skeleton” d … nt … Italian, French, and Portuguese agree in having e before the consonant cluster, but Spanish has a diphthong ie. Since only Spanish is deviant here, the simplest thing (barring evidence to the contrary) is to suppose that it changed an earlier e to ie, rather than that the other three each changed an earlier ie to e. In fact, if we were to look at other examples, we would find that this was a regular sound change in the history of Spanish. Finally, all the languages except French agree in having the word end with the vowel e; since in the general course of language change sounds are not added to words willy-nilly, we may suppose that French lost an original final vowel here that is still preserved in the other three languages. Final-vowel loss of this kind is in fact extremely common cross-linguistically.
Fortson (2010: 3–4)
Putting all this information together, we may surmise that the ancestral word for ‘tooth’ had the shape dente. As a final but crucial touch we must add an asterisk before this reconstruction (*dente), which is the conventional marker in historical linguistics for a hypothetical form – one that is not actually attested (preserved in documents) but is thought to have once existed.
Bibliography
Fortson IV, Benjamin. 2010. Indo-European language and culture: An introduction (Blackwell Textbooks in Linguistics 19). Oxford: Wiley-Blackwell. Second edition.
Images used in this post are from Latin II for Rabbits. I acknowledge that I have used these images without permission. If their use is subject to copyright, please get in touch.